در صحنه فکری ایران کنونی، تا جایی که به حوزه دین باز میگردد، سه جریان فکری قابل مشاهده است: 1. تفکر سنتی که نمایندگان آن عمدتاً مراجع تقلید و روحانیان سنتیاند؛ 2. نواندیشی دینی و 3. روشنفکری سکولار. در این میان، از منظر جریانشناسانه جریان چهارمی هم در حال شکلگیری است که به سبب شباهت آن با برخی جریانهای مشهودتر تاکنون چندان به چشم نیامده است. این جریان چیزی در میانه تفکر سنتی و نواندیشی دینی به نظر میآید که آن را «نوارتدوکسی اسلامی فلسفی» (Philosophical Islamic new-orthodoxy) مینامم. نوارتدوکسی فلسفی به خلاف نواندیشان دینی دست به تجدیدنظر در فکر دینی نمیزنند، بلکه به «راستکیشی» (ارتدوکسی) اسلامی پایبند میمانند؛ با این حال، به خلاف راستکیشی سنتی، به فلسفههای جدید توجه دارند و میکوشند به «شبهات» جدید پاسخ دهند و علاوه برآن و مهمتر از آن میکوشند «ارتدوکسی» اسلامی را در پرتو فلسفههای جدید تقریری نو کنند، بیآنکه این کار به تجدید نظر در فکر راستکیشانه بینجامد.
نویسندۀ مقالهای که اکنون از نظر شما میگذرد، شیبر اختر (متولد 1960 میلادی) فیلسوف، شاعر و دینشناسِ بریتانیایی-پاکستانی و نیز استاد دانشکده الهیات دانشگاه آکسفورد است. در این مقاله اختر به موضوعی مهم در فلسفه دین معاصر میپردازد. موضوعی که فلسفه و کلام اسلامی معاصر چندان به آن نپرداخته: اگر خدا همهجا حاضر است، پس چرا امروزه دست خدا در حوادث کمتر حس میشود و یا سیر رخدادها به گونهای است که حتی رضایت دورادور خداوند بهآنها به سختی قابل تصور و پذیرفتنی است، چه رسد به تصور حضور خدا در آنها. اختر استدلال میکند که امکانات الهیات اسلامی برای پاسخ به این پرسش بیش از امکانات الهیات مسیحی است.
ادامه این متن را میتوانید در بخش مقالات از شمارۀ سوم فصلنامه نگاه آفتاب بخوانید.