"آن سوی میم و واو و میم و نون" با مروری کوتاه بر مفهوم معنویت، به بحث درباره قرآن پرداخته و در ادامه از مفهوم دین و نگاه قرآن به دین سخن میگوید. فرهاد شفتی، نگارنده مقاله، در پی آن است تا نسبتی میان معنویت و دین را جستجو کرده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا معنویت بدون دینِ رستگاریبخش امکانپذیر است. پرسشی که به زعم او هم آسان است و هم دشوار:
اگر معنویت را تبدیل مثلث تزکیه به دایرهای بدانیم که در آن سه ارتباط با خود، دیگری و امر متعالی همافزا هستند و اگر دینِ رستگاریبخش را منش سرسپردگی در برابر امر متعالی بدانیم، آنگاه
بیگمان یک از موضوعات جذاب، پرتکرار، لطیف و البته گاهی مناقشه برانگیز در سنت عرفانی ما، موضوع عشق و محبت است. عشق به مثابه علت آفرینش، عامل وحدت هستی، کیمیای هستی، معنازایی، اکسیر حیات، مکمل معرفت الهی، انگیزه حرکت مخلوقات برای رسیدن به کمال و ابزار معرفت نفس به عنوان مقدمهای بر معرفت حق نقش تعیینکنندهای در سیر و سلوک عرفانی دارد.
اگر بخواهمی دیدگاه پرشور و وجدآمیز مولانا در باب عشق را چارچوببندی (محصور) کنیم، در حقش جفا کردهایم. تنها راه درست و واقعی قدردانی از تعالیم او آن است که از شعرش لذت ببریم و آن را بفهمیم؛ ترجمههای انگلیسی هیچگاه حق مطلب مورد نظر او را ادا نمیکنند. آنها صرفاً کپیهای ضعیف و بیروحی از نسخۀ اصلی اشعار بلند اویند.