نگاهِ آفتاب

متین عزتی، عرفان‌پژوه مقدونی، مدرس دانشگاه تتوای مقدونیه است و هدایت مرکز تبلیغی طریق خلوتیه جراحیه بر عهده اوست. وی در حوزه فلسفۀ هنر در اسلام و عرفان فعال است و به چندین زبان از جمله آلبانیایی، ترکی، انگلیسی، مقدونی و بوسنیایی، آثاری منتشر کرده است.

از نگاه او، برای تصدیق حقایق قطعاً به عقل نیازمندیم، اما از حقایق تصدیق شده فقط و فقط با عشق است که می‌توان بهره‌مند شد و لذت برد.

از نگاه اهل عرفان، بنای کار جهان بر محبت و عشق است و عشق، از پربسامدترین مفاهیم در دو اثر عظیم و مهم مولوی یعنی مثنوی معنوی و دیوان شمس است. در حدیث قدسی مشهوری که مستند اهل عرفان و تصوف است، چنین آمده که خدا گنجی نهان بود و دوست داشت شناخته شود و آدمی را آفرید تا او را بشناسد. فرشتگان البته در این میان با عشق حق بیگانه بودند و انسان تنها موجودی است که می تواند خدا را دوست داشته باشد و به شناخت او نائل شود. محبت و عشق میان خدا و بنده دو سویه است. مثنوی مولوی را می‌توان عشق‌نامه، شرح اشتیاق و قصۀ ارباب عشق نامید. مولانا خود را عاشق کل می‌خواند که خواستار کل خویش است. او عاشق خویش است چرا که خدا را از خود جدا نمی‌بیند.

«معنای زندگی» چیست؟ چطور می‌توان شاد و شورمندانه زیست؟ آیا «چیزی» در زندگی وجود دارد که بودن ما را ارزشمند و هدفمند کند؟ رها شدن از ورطه نومیدی، دشواری وظیفۀ حیات، سرگشتگی و بیهودگی سیزیف‌وار چگونه میسر می‌شود؟ معنای زندگی برای هر کسی کاملاً فردی است و کسی نمی‌تواند از چیزی به نام «معنای همگانی/جمعی» سخن بگوید و اگر چنین معنایی نیز وجود داشته باشد، لازم است ابتدا معنای فردی مشخص شود.

در مبحث عشق، افلاطون چنان تأثیری بر عالم اندیشه گذاشته که برخی عشق پژوهان بر این باورند هر بحثی از عشق باید از افلاطون آغاز شود.

نظریه‌های عشق گردآمده در آثار افلاطون، در آرای فیلسوفان بعدی مانند ارسطو و فلوطین بسط یافته و سپس وارد فرهنگ‌های دیگر، به‌ویژه فرهنگ ایرانی و اسلامی شده و تأثیر غیرقابل انکاری بر آن‌ها داشته است. از سوی دیگر توصیف عشق در کلام مولانا به چنان شورمندی مستانه‌ای دست یافته است که در ادبیات جهان اگر نگوییم بی‌نظیر، به جرئت می‌توان گفت بسیار کم‌نظیر است.

قصۀ پنهان‌شدن در پردۀ اسم مستعار و «دیگری»شدن پیچیده‌تر و مفصل‌تر از آن است که حدس می‌زنیم؛ «بوریس ویان» برای نگارش رمان‌های پلیسی رسوا، نامی امریکایی برخود می‌نهد و «ولتر» نامی ا‌ست برای بریدن از گذشته و گزارش گسست و مصونیت‌یابی در برابر قضاوت اخلاقی دیگران. بر این فهرست بیفزایید مصون‌ماندن از تعقیب سیاسی و سرکارگذاشتن افکار عمومی را، چنان‌که در آثار ژرژ ساند و رومن گاری می‌بینیم!

No Internet Connection